دست در وصل یار می نرسد


دست در وصل یار می نرسد

جز غمم زان نگار می نرسد
جز غمم زان نگار می نرسد
عشق را گرچه آستانه بسیست
عشق را گرچه آستانه بسیست
هیچ در انتظار می نرسد
هیچ در انتظار می نرسد
از شمار وصال دوست مرا
از شمار وصال دوست مرا
جز غم بی شمار می نرسد
جز غم بی شمار می نرسد
در غم هجر صبر من برسید
در غم هجر صبر من برسید
دل به مقصود کار می نرسد
دل به مقصود کار می نرسد
چند در انتظار خواهی ماند
چند در انتظار خواهی ماند
خبر وصل یار می نرسد
خبر وصل یار می نرسد